سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جان لوگی برد

کلی:

جان لوگی بِرد (به انگلیسی: John Logie Baird) (زاده 14 اوت 1888 - مرگ 14 ژوئن 1946) مهندس بریتانیایی، مخترع تلویزیون و نخستین پخش رنگی برنامه‌های تلویزیونی الکترونیکی بود. تلویزیون الکترومکانیکی که جان برد اختراع کرد نهایتاً توسط ولادیمیر زورکین و فیلو فارنزورث تکامل داده‌شده، به تلویزیون کاملاً الکترونیکی تبدیل شدند. موفقیت‌های جان لوگی برد در توسعه فناوری پخش برنامه‌های تلویزیونی و سینمایی رنگی جایگاه ویژه‌ای در تاریخ تکامل تلویزیون به وی عطا کرده‌است.

زندگی و تحصیلات :

جان لوگی برد در شهر هلنزبرا (هلنزبورگ) در منطقه دانبارتونشایر در غرب اسکاتلند به دنیا آمد. از دبیرستان لارکفیلد فارغ‌التحصیل شد و تحصیلات عالی خود را در دانشگاه‌های استرث‌کلاید و گلاسگو ادامه داد. با آغاز جنگ جهانی اول وی تحصیلات دانشگاهی را ناتمام رها کرد و هیچگاه برای به پایان بردن آن به دانشگاه بازنگشت.

خلاصه:

متولد14 اوت 1888
در گذشت14 ژوئن 1946(57سال) 
آرامگاهآرامگاه هلنزبرا ، اسکاتلند
ملیتاسکاتلندی
تابعیتبریتانیایی
دانش آموخت?دانشگاه گلاسگو
پیشهمخترع ، بازرگان
شناخته شده برایاختراع تلویزیون
دینمسیحیت
همسرمارگارت آلبو

منبع : ویکی پدیا


رابرت اونهایمر

کلی:

جولیوس رابرت اوپنهایمر (به انگلیسی: Julius Robert Oppenheimer) ‏ (22 آوریل 1904 در نیویورک–18 فوریه 1967 در پرینستون، نیوجرسی)، فیزیکدان نظری آمریکایی و استاد دانشگاه برکلی بود. وی همراه با انریکو فرمی، به خاطر نقشش در پروژه منهتن، پروژه‌ای در زمان جنگ جهانی دوم که به ساخت اولین بمب اتمی منجر شد، در جهان به عنوان «پدر بمب اتمی» شناخته شده‌است.

زندگی وی:
 

اوپنهایمر، سال 1904 در یک خانواده یهودی-آلمانی مهاجر در نیویورک-آمریکا به دنیا آمد. پدرش یک واردکننده ثروتمند لباس بود که در سال 1888 از آلمان به آمریکا مهاجرت کرده بود. برادر کوچک وی، فرانک اوپنهایمر نیز فیزیکدان بود.

رابرت اوپنهایمر، فیزیک، شرقشناسی، زبانشناسی و شیمی را در دانشگاه هاروارد زیر نظر پرسی ویلیام بریجمن فیزیکدان معروف آمریکایی تحصیل کرد و با درجه ممتاز فارغ‌التحصیل شد. سپس برای ادامه تحصیل به کمبریج رفت که آنجا با ارنست رادرفورد آشنا شد. در گوتینگن (آلمان) با نیلز بوهر و ادوارد تلر همکاری کرد و با فیزیکدان مشهور انگلیسی پاول دیراک شریکی زندگی می‌کرد. به این ترتیب وی در گوتینگن، دکترای خود را سال 1927 تحت نظر ماکس بورن به پایان رسانید. او همچنین تقریب بورن-اپنهایمر را گسترش داد که هم‌اکنون در فیزیک کوانتومی مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ و همچنین در معادله تولمن-اوپنهایمر-ولکوف نیز تأثیر بسزایی داشته‌است. پس از بازگشت از اروپا، همزمان دانشیاری در دانشگاه برکلی و مؤسسه فناوری کالیفرنیا (کل تک) به او پیشنهاد شد و او از 1929 تا 1943 در این دو دانشگاه به تدریس و تحقیق پرداخت.

منبع : ویکی پدیا


رابرت هوک

درباره رابرت هوک:

هوک به واسطه? قانون کشسانی (قوانین هوک)، کتابی به نام میکروگرافیا و به کار بردن کلمه? «سلول» برای اولین بار به عنوان پایه‌ای‌ترین واحد زندگی، در خاطره‌ها مانده‌است. حتی در حال حاضر نیز کمتر از آنچه انتظار می‌رود درباره? زندگی او نوشته شده‌است. او در یک برهه، به‌طور هم‌زمان متصدی آزمایشگاه‌های انجمن سلطنتی و عضو شورای آن، استاد هندسه در کالج گرشام و نقشه‌بردار شهر لندن پس از آتش‌سوزی بزرگ این شهر بود که به نظر می‌رسد فعالیت او بعد از آتش‌سوزی بیش از نیمی از تمامی نقشه برداران بوده‌است.

او همچنین یکی از مهم‌ترین معماران زمان خود بود، هر چند تعداد کمی از ساختمان‌های او تاکنون باقی‌مانده‌اند و برخی از آن‌ها به‌طور کلی شهرت خود را از دست داده‌اند ولی در تنظیم قوانین طراحی برای لندن نقشی مفید داشته و تجربیاتش تا این زمان نیز باقی است. آلن چپمن او را به عنوان " لئوناردوی انگلستان " معرفی کرد. هوک در زمان حکومت کرامول، در کالج وودهام تحصیل کرد و همان‌جا بود که یکی از گره‌های ناگسستنی گروهی از سلطنت طلبان شد که محوریت آن‌ها حول جان ویکینیز می‌گشت. در اینجا او به عنوان دستیار توماس ویلیس و رابرت بویل مشغول به کار شد و پمپ خلاء استفاده شده در آزمایش قانون بویل را ساخت. او سازنده? برخی از نخستین تلسکوپ‌های گریگوری بود، گردش مریخ و مشتری را مشاهده کرد و بر اساس مشاهدات خود بر روی سنگواره ها، از طرفداران فرضیه? تکامل زیستی شد. او بر روی پدیده? انکسار نور تحقیق کرد و نظریه? موجی بودن نور را ارائه داد و اولین کسی بود که اذعان داشت مواد در هنگام گرم شدن انبساط می‌یابند و هوا از ذرات کوچکی ساخته شده‌است که فاصله? زیادی با یکدیگر دارند. او در زمینه? نقشه‌برداری و نقشه‌کشی پیشگام بود و در پروژه‌ای که منجر به طراحی اولین نقشه? مدرن شد، شرکت داشت.

او همچنین کشف کرد که نیروی ثقل متناسب با مجذور فاصله کاهش می‌یابد و چنین رابطه‌ای حاکم بر حرکت سیارات است، این ایده متعاقباً توسط نیوتن توسعه و ارائه شد. بخش عمده‌ای از کارهای علمی هوک زمانی که متصدی آزمایشگاه‌های انجمن سلطنتی بود، پستی که از سال 1662 میلادی به وی واگذار شد، یا زمانی که جزئی از خانواده? رابرت بویل محسوب می‌شد، صورت گرفت. بسیاری از آنچه درباره? هوک می‌دانیم بر پایه? زندگی‌نامه‌ای است که از سال 1696 شروع به نوشتن آن کرد ولی ناتمام ماند. ریچارد والر این نوشته‌ها را مرجعی برای نوشتن معرفی نامه‌ای درباره? زندگی کاری رابرت هوک پس از مرگش قرار داد که در سال 1705 به چاپ رسید. والر توانست به کمک زندگی‌نامه? استادان کالج گرشام اثر جان وارد و خلاصه زندگی‌نامه‌ها اثر جان آبری، زندگی‌نامه هوک را بنویسد.

زندگی وی :

زندگی بزرگسالی او به سه دوره متمایز تقسیم می‌شود: به عنوان یک محقق علمی با استعداد ولی بی‌پول، دستیابی به ثروتی عظیم و کسب شهرت از طریق کار فراوان و دقت زیاد بعد از آتش‌سوزی بزرگ‌سال 1666 و در نهایت بیماری و مباحثه‌های فکری حسادت آمیز. ممکن است این مسائل به گمنامی تاریخی او مربوط باشد.
رابرت هوک در سال 1635 میلادی در فرش واتر واقع در جزیره وایت به دنیا آمد. نام پدرش جان هوک و نام مادرش سیسیلی جایل بود. رابرت آخرین فرزند از چهار فرزند خانواده بود. دارای یک برادر و دو خواهر بود که با کوچکترین آن‌ها هفت سال اختلاف سنی داشت. پدرش کشیش کلیسای انگلیس، معاون کلیسای بخش فرش واتر بود و دو برادرش نیز کشیش بودند. از رابرت هوک نیز انتظار می‌رفت که در تحصیلاتش موفق شود و به کلیسا ملحق شود. جان هوک مسئول مدرسه? محلی نیز بود، بنابراین می‌توانست شاید به دلیل ضعف جسمی فرزندش حداقل نیمی از دروس را در خانه به رابرت تعلیم دهد. او یک سلطنت طلب بود و هنگامی که به جزیره? وایت فرار کرد یقیناً عضو گروهی بود که برای ادای احترام به چارلز اول به دیدارش رفتند. رابرت نیز، به عنوان یک سلطنت طلب وفادار بزرگ شد .
مانند جوانان، رابرت هوک نیز مجذوب مشاهدات، کارهای مکانیکی و نقاشی بود و می‌خواست که راه‌های مختلف را در زندگی اش دنبال کند. او یک ساعت برنجی را دمونتاژ کرد و یک المثنی از آن ساخت که به خوبی کار می‌کرد، او یاد گرفت که طراحی کند و مواد مورد نیاز خود را با استفاده از زغال سنگ، گچ و سنگ آهن بسازد. با مرگ پدرش در سال 1648، رابرت مجموع 40 پوند را به ارث برد که توانست به وسیله? آن در دوره? کارآموزی شرکت کند. به علت ناتوانی جسمی رابرت و وسایل مکانیکی ای که داشت، پدرش تصور می‌کرد که او ممکن است یک تعمیرکار ساعت یا طراح شود، چرا که به طراحی نیز علاقه نشان می‌داد. هوک دانش آموزی مستعد بود، بنابراین هرچند به لندن رفت تا دوره? کارآموزیش را ادامه دهد و با ساموئل کوپر و پیتر للی درس بخواند، ولی به زودی توانست وارد مدرسه وست مینستر که تحت مدیریت دکتر بازبی بود، شود. هوک به زودی به زبان لاتین و یونانی و عناصر اقلیدس مسلط شد. در اینجا نیز، شروع به مطالعه? مادام العمر خود بر روی مکانیک کرد.[1]

منبع : ویکی پدیا


برادران رایت

کلی:

برادران رایت (به انگلیسی: Wright brothers) اُرویل (Orville) متولد 19 اوت 1871 - درگذشته در 30 ژانویه 1948 و ویلبر رایت (Wilbur) متولد 16 آوریل 1867 - درگذشته در 30 می 1912 (میلادی) دو برادر آمریکایی اهل اوهایو بودند که به خاطر اختراع اولین هواپیمای قابل کنترل موتوردار و سنگین‌تر از هوا در تاریخ 17 دسامبر 1903 (میلادی) مشهور شدند.

آنها سال‌ها بر روی گلایدرها و وسایل نقلیه مشابه قبل از نخستین پروازشان کار می‌کردند. آن‌ها همچنین بخاطر ابداع اولین روش منطقی برای هدایت هواپیما شهرت دارند.

زنگی نامه:

ارویل در 1871 به دنیا آمد و چهار سال از برادرش ویلبر کوچکتر بود. آن‌ها فرزند سوم و ششم خانواده‌ای با هفت فرزند بودند.[1] آن‌ها ابتدا به دوچرخه فروشی و دوچرخه‌سازی روی آوردند. پس ازاینکه خبری در روزنامه مبنی بر مرگ یک گلایدر سوار خواندند ترغیب گشتند تا اطلاعاتی در این زمینه کسب کنند. در 1899 (میلادی) گلایدر مدل و در تابستان 1901 (میلادی) اولین گلایدر واقعی آن‌ها برای آزمایش آماده شد. آن‌ها کیتیهک را برای این موضوع انتخاب کردند. اما پرواز آن چندان موفقیت‌آمیز نبود. گلایدر بعدی آن‌ها قناری نام گرفت. سپس مطالعات بیشتر روی این موضوع انجام دادند و دریافتند که مشکلات محاسباتی باعث عدم موفقیت آن‌ها می‌شود. سرانجام آن‌ها توانستند در 17 دسامبر 1903 اولین هواپیمای خود را چهار بار به پرواز درآورند.[2]

اورویل رایت در سال 1933 برنده مدال فرانکلین شد.

منبع : ویکی پدیا


حافظ

کلی:

خواجه شمس‌ُالدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی (زاده? 727 هجری قمری – درگذشته? 792 هجری قمری در شیراز)، نامدار به لِسان‌ُالْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسان‌ُالْعُرَفا و ناظِم‌ُالاُولیاء، شاعر سده? هشتم هجری ایران است. بیش‌تر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات شهرت دارند. گرایش حافظ به شیوه? سخن‌پردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوه? سخنش با او مشهور است. او از مهم‌ترین اثرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود. در سده‌های هجدهم و نوزدهم میلادی، اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او به گونه‌ای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. هرساله در تاریخ 20 مهرماه مراسم بزرگ‌داشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار می‌شود. مطابق تقویم رسمی ایران این روز روز بزرگداشت حافظ نامیده شده‌است. مشهور است که در سال‌های نوجوانی و آغاز جوانی، شاگرد نانوا بوده و از نسخه‌های خطی نیز رونوشت برمی‌داشته‌است. آگاهی‌ها درباره? تحصیل و تدریس حافظ، تنها در اشاره‌های حافظ در اشعار خویش و نیز مقدمه‌ای است که محمد گلندام در نهایت اختصار نگاشته، محدود می‌شود. به‌گفته? فخرالزمانی، حافظ در اوقات فراغت به مکتب‌خانه‌ای که نزدیک دکان نانوایی بوده می‌رفته و خواندن و نوشتن را در همان‌جا فراگرفته‌است. بنابر آنچه از «مقدمه? جامع دیوان» به‌دست می‌آید، حافظ و محمد گلندام هردو در مجلس درس قوام‌الدین عبدالله بن نجم‌الدین محمود شیرازی شرکت داشته‌اند. حافظ در اشعار خویش به حضورش در مدرسه، چهل سال تحصیل علم و فضل، درس صبحگاهی، و حفظ قرآن برپایه? قرائت‌های گوناگون نیز اشاره نموده‌است. تخلصش به «حافظ» و برخی عناوین داده‌شده به وی مانند «ملک القراء» مؤید این مطلب است. شهرت حافظ سبب دعوتش از سوی حاکمان سرزمین‌های دور و نزدیک شده بود. سفرش به یزد و اصفهان را می‌توان احتمال داد. در فارس‌نامه? ناصری از سفر حافظ به هرمز در اوایل دهه? 780 ه‍.ق سخن رفته‌است که برخی پژوهشگران آن را افسانه می‌دانند؛ اما درصورت پذیرش سفر حافظ به هند، باید سفر وی به هرمز را نیز پذیرفت. در برخی از منابع جدیدتر هم به سفر حافظ به مشهد اشاره شده که این داستان واقعیت ندارد. حافظ در طول زندگی خود با بسیاری از سلاطین و درباریان تعامل داشت و با اهل علم و ادب و شعر هم هم‌نشینی داشت و از احوال صوفیان و درویشان زمانش هم باخبر بود اما خودش هرگز در هیچ از این گروه‌ها قرار نگرفت. کنایه‌های تلخ و تندی که در دیوانش به صوفیان فریبکار و سلاطین متظاهر به دین‌داری زده‌است، اثباتی بر این ادعا هستند. حافظ هیچ گناهی را سنگین‌تر از مردم‌فریبی و ریاکاری نمی‌دانست و همواره به افراد متظاهر در اشعارش می‌تاخت. مکتب حافظ رندی است و رند و رندی کلیدی‌ترین و بنیادی‌ترین اصطلاح در شعر و جهان‌بینی حافظ است؛ ازاین‌رو، شناخت رندیْ شناخت جهان‌بینی، اندیشه و هنر حافظ را نتیجه می‌دهد، به‌گونه‌ای‌که رندشناسی برابر با حافظ‌شناسی است. رندی در نگاه حافظ، نظامی روشنفکرانه و فلسفی است؛ و رند متفکر روشنفکر. انسان‌گرایی رندانه با انسان‌گرایی غربی تفاوت دارد و آن به‌خاطر پشتوانه? معنوی و الهی‌اش است. عشق روش رندان است، تقدیر آنان عشق ورزیدن است و رنج کشیدن در راهش. بیش از هر شخصیت دیگری که در دیوان دیده می‌شود، رندْ حامل پیام حافظ است، و نزدیک‌ترین فرد به طرح‌ریزی جهان‌بینی خود شاعر و اندیشه? قهرمانانه‌اش است. او با زاهد در تضاد است، روحی آزاد است که از لذات زندگی لذت می‌برد و آن را تکلیف خود در مبارزه با بی‌اعتباری در همه اشکالش می‌بیند؛ بنابراین رند آرمان معنوی تازه‌ای است؛ مصالحه‌ای میان انسان کامل با وضعیت انسانی. حافظ، اگر انسان کامل نیست، اما کاملاً انسان است. حافظ بیش از مبتکر بودن، شاعری به‌کمال‌رساننده? سنتِ خوبِ آفریده? گذشتگان بود. سبک شعر حافظ دارای سه فضای عاشقانه، عارفانه و مدحی است. اما مهم‌ترین شاخصه? سبک حافظ، عدم ارتباط و به‌عبارتی پریشانی و پراکندگی موضوع و استقلال ابیات است که همچنان مورد بحث حافظ‌پژوهان است. حافظ با دگرگونی‌های پی‌درپی در صور خیال و بن‌مایه‌ها سبب ایجاد این توهم می‌شود که موضوع شعر نیز تغییر می‌کند، درحالی‌که شاید چنین نباشد. ازاین‌رو، برای تحلیل درست غزل حافظ باید مرز ظریف میان موضوع بیان‌شده و روش‌های گوناگونِ بیان آن موضوع را در نظر داشت. در اثرپذیری حافظ از قرآن تردیدی نیست. در حوزه? صورت یا ساختار، مهم‌ترین ویژگی شعر حافظ یعنی استقلال ابیات، بیش از هر چیز اثرپذیرفته از سُوَر و آیات قرآن است. این ویژگیْ انقلاب حافظ در غزل است. حافظ چنان‌که قرآن در یک سوره به بسیاری از موضوعات و مفاهیم می‌پردازد، در یک غزل چندبیتی، گستره‌ای وسیع از حکمت و معنا را می‌گنجاند. در قلمرو معنا، حافظ در جایگاه شاعری اندیشمند که شعرش نماینده? جهان‌بینی‌اش است، فرهنگ باستانی و فرهنگ اسلامی ایران را با دین، کلام، فلسفه و عرفان پیوند داد و در شعر خویش متبلور ساخت. او عناصر بنیاد جهان‌بینی رندیِ خویش را وامدار فردوسی، خیام، سنایی، عراقی، عطار و مولوی است و از این راه نظامی مستقل به‌نام نظام رندی بنیاد کرد. به‌گزارش خرمشاهی حافظ از 25 شاعر اثر پذیرفته‌است. این اثرپذیری‌ها هم جنبه‌های لفظی و هم جنبه‌های محتوایی را دربرمی‌گیرد. افزون بر تسلط حافظ بر ادب فارسی، شواهدی نیز نشان‌دهنده? آگاهی قابل توجه وی از زبان و ادب عربی است. سبک بنیان‌گذارده? حافظ هم در مضمون و هم در محتوا، افزون بر شاعران روزگاران پس از او، بر شاعران دوران خودش نیز اثر گذاشت. آوازه? شعر حافظ در زمان زندگی‌اش، به سرزمین‌های دیگر مانند شبه‌قاره? هند رسید و شاعران آن سرزمین‌ها تلاش کردند تا ویژگی‌های شعرش را به‌کار برند و به‌مانند حافظ مضامین عاشقانه و عارفانه را به‌هم پیوند دهند و از صنایع ادبی به‌روش حافظ بهره گیرند. در حوزه? زبان عربی، پس از خیام، حافظ بیشترین اثرگذاری را داشته‌است. ابراهیم امین شواربی، طه حسین، محمد فراتی، صلاح صاوی و محمدعلی شمس‌الدین از کسانی هستند که در این زمینه دست به نگارش آثاری زده‌اند.

منبع : ویکی پدیا