سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشان می دهد که شما در آستانه خرابی ذهنی هستید

معنای داشتن یک ذهنی ذهنی چیست؟ این چیزی است که ما با افراد مشهور در مورد آن شنیده ایم: Kanye West ، Tori Spelling و پیت دیویدسون تنها چند نام مشهور هستند که در اخبار به خاطر خرابی هایی که متحمل شده اند ، بوده اند.

 

اصطلاح تفکیک ذهنی ، که مترادف با تجزیه عصبی است ، یک اصطلاح بالینی واقعی نیست ، و همچنین به یک بیماری روانی خاص اشاره نمی کند. Erin Engle ، PsyD ، استادیار روانشناسی پزشکی در روانپزشکی در مرکز پزشکی دانشگاه کلمبیا ، یک تفکر ذهنی را برای سلامتی عنوان کرد: "وضعیتی که فرد به دلیل استرس زیاد نمی تواند به طور عادی عمل کند." هدر سنور مونرو ، MSW ، LCSW ، مدیر توسعه برنامه در مرکز درمانی روان درمانی نیوپورت آکادمی ، به Prevention گفت: "برخی از متخصصان یک تفکیک ذهنی را نوعی اختلال اضطراب طبقه بندی می کنند" و هشدار دادند که این "معمولاً نشانه ای از زمینه سازی سلامت روان است. مشکلاتی که باید برطرف شوند. "

 

این تنها ثروتمندان و مشهور نیستند که می توانند فشار زندگی روزمره را تحمل کنند ، تحمل آن نیز زیاد است. اگر فراتر از استرس هستید ، برخی از نشانه هایی که می تواند به شما هشدار دهد که ممکن است شما به سمت خرابی بروید؟

 

شما نمی توانید بخوابید (یا خیلی زیاد بخوابید)

Shutterstock

اگر به طور مرتب بی خوابی را تجربه می کنید ، این می تواند یک علامت هشدار دهنده باشد که ممکن است شما را به سمت یک بحران سلامت روان سوق دهد. بی خوابی نه تنها علامت پریشانی روانی است - ممکن است شبانه در خواب بیدار شوید و مشکلاتی را حل نکنید که نمی توانید آنها را حل کنید - بلکه یک دلیل است زیرا خواب به گفته وونلا به بدن شما اجازه می دهد هورمونهای استرس را متابولیزه کند. از دست رفتن زمان خواب به معنای این است که سطح استرس شما هرگز تنظیم مجدد نشود ، بنابراین شما در حال حاضر روی اضافه بار استرس کار می کنید.

 

اگر از طرف دیگر ، خود را هر شب زودتر و زودتر به رختخواب برسانید ، اما هنوز نمی توانید صبح خود را از رختخواب بکشید ، این هم یک علامت خطر است. خواب بیش از حد یک علامت کلاسیک افسردگی است ، زیرا ممکن است به طور ناخودآگاه از خواب به عنوان ابزاری برای فرار استفاده کنید.

یکی از احساساتی که ممکن است وقتی شما در آستانه خراب شدن ذهنی هستید به وجود بیاید ، چیزی است که به بهترین وجه ممکن است به عنوان "مه مغزی" توصیف شود - نوعی مانند NyQuil که بیش از حد مصرف کردید و فضایی که مغز شما در آن استفاده می کرد. be اکنون با توپ های نخی پر شده است.

انگل ناتوانی در تمرکز یا فکر کردن را به صورت واضح به عنوان یک علامت شناختی که از شکستهای عصبی است توصیف می کند. در طی این مرحله ، ممکن است خود را نتوانید در تصمیم گیری ، حل مشکلات یا ساده ترین چیزها به خاطر بسپارید و ممکن است احساس سردرگمی و بد رفتاری را تجربه کنید.

 

نمی توانید مقابله کنید

Shutterstock

وقتی به جایی رسیدید که ظروف کثیف در سینک شروع به جمع شدن کنند ، نامه های الکترونیکی خوانده نشده یا حتی مسواک زدن دندان های شما به نظر می رسد یک تلاش بزرگ است ، این نشانه دیگری است که شما به حداکثر استرس رسیده اید و به شدت نیاز دارید. شکستن به منظور جلوگیری از خراب شدن ذهنی. در این مرحله ، مونرو می گوید ، "حتی کارهای روزمره کوچک حتی برای مقابله با آنها خیلی احساس می شوند و موقعیت های اجتماعی بسیار زیاد به نظر می رسد."

 

شما ممکن است با استفاده از فشارهای شناخته شده ی استرس مانند یوگا ، تمرین های تنفسی ، مراقبه و ذهن آگاهی ، تعادل را به زندگی خود برگردانید (این تکنیک نامگذاری شده اخیر حتی مورد تأیید اپرا است!). اگر گذشته از این نکته گذشته باشید که هر یک از اینها می تواند به شما کمک کند ، باید هرچه سریع تر از یک متخصص بهداشت روان استفاده کنید. هرکسی حق دارد که دارای ذهن سالم و همچنین بدن باشد ، و این شامل مراقبت های پزشکی مناسب برای همه بیماری های روحی و جسمی نیز می شود.

 

توصیه شده

بعدی

10 علامت سطح استرس شما از کنترل خارج است

Shutterstock

توسط DEBRA KELLY

استرس یک بخش غیرقابل اجتناب از زندگی ما است ، و احتمالاً وقتی احساس فشار می کنی شانس هست. شما علائم را می شناسید ، مواردی که درست قبل از یک نمایش بزرگ در محل کار یا در لحظاتی قبل از شروع اخبار به دست می آیند که یا فوق العاده خوب یا فوق العاده بد هستند. اما وقتی استرس ایجاد می شود و می شود چه اتفاقی می افتد ، تا زمانی که نتوانیم قدم برداریم؟ چه اتفاقی می افتد که خود را در یک چرخه شرور گرفتار کنیم ، با استرس تبدیل به بخشی از زندگی روزمره می شود که تقریباً غیرقابل تحمل می شود؟

 

تعدادی از علائم وجود دارد که نشان می دهد سطح استرس شما فقط از کنترل خارج می شود و برخی از آنها مواردی هستند که حتی ممکن است شما به استرس متصل نشوید.

 

شما دندانهایتان را آسیاب می کنید

Shutterstock

آن را بروکسیسم می نامند و بیشتر افرادی که این کار را انجام می دهند ، این کار را در خواب انجام می دهند. طبق مطالعه ای که توسط برنامه تحقیقاتی Intramural NIH و انستیتوی ملی پیری صورت گرفته است ، احتمال اینکه کسی دندان های خود را خرد کند ، مستقیماً با مواردی مانند ثبات عاطفی و استرس مرتبط است. با کمال تعجب ، این فقط یک ارتباط انسانی نیست ، و همین یافته ها در موش صحرایی نیز تأیید شده است.

 

در این مطالعه ، 470 زن ، هر دو بررسی تاریخچه دندانپزشکی را انجام دادند (که 385 نفر از آنها در یک امتحان کامل دندانپزشکی گذراندند) ، همراه با ارزیابی شخصیتی. آنها دریافتند که آن دسته از داوطلبانی که به دلیل عینیت ، معاشرت یا ثبات عاطفی در مقیاس های بالایی قرار گرفته اند ، بسیار کمتر است ، بسیار کمتر احتمال دارد که دندان های خود را نیز آسیاب کنند. طبق گفته های کلینیک مایو ، براکسیسم دقیقاً درک نشده است ، بلکه آنها را به مواردی مانند استرس عاطفی ، اضطراب ، عصبانیت ، سرخوردگی یا ماهیت کاملاً رقابتی پیوند می دهند. آنها همچنین می گویند که برای برخی ، این یک استراتژی مقابله ای است که به شما کمک می کند تا توجه به یک پریز برق متمرکز شود که در پایان می تواند نه تنها به دندان شما بلکه به فک شما آسیب برساند.

 

اگر مطمئن نیستید که آیا شبها دندانهای خود را می کوبید یا خیر ، NHS می گوید برخی افراد ممکن است هنگام بیدار شدن عوارضی را مشاهده کنند. این موارد شامل سردردهای مداوم و سردرد همراه با درد فک است. آنهایی که در شب مستعد دندان های خود را سنگ زنی می کنند ، ممکن است در طول روز به طور مرتب دندان های خود را ببندند ، اگرچه در واقع دندان زدن در طول روز بسیار نادر است. (فقط در حدود 20 درصد موارد گزارش شده است.) آنها همچنین می گویند که 70 درصد موارد مستقیماً با استرس ارتباط دارند.

 

شما در یادگیری چیز جدید مشکل دارید

Shutterstock

ما همه آنجا بوده ایم. ما در حال تلاش برای یادگیری چیز جدید هستیم و به نظر نمی رسد که تمرکز داشته باشیم. خواه از فشار برای انجام دادن یا نوع دیگری از استرس زا در خارج باشد ، یک دلیل بسیار واقعی و بسیار بیولوژیکی وجود دارد که به نظر می رسد استرس در توانایی شما در یادگیری و به یاد آوردن اختلال ایجاد می کند.

 

محققان دانشکده پزشکی UC Irvine دقیقاً آنچه را که در زمان استرس کوتاه مدت در مغز اتفاق می افتد را بررسی کردند (این استرس است که فقط چند ساعت طول می کشد). آنها دریافتند که استرس حاد مولکولی به نام کورتیکوتروپین را آزاد می کند ، که در روند یادگیری دخالت می کند. یادگیری (و حافظه) در بخشی از مغز به نام سیناپس ها اتفاق می افتد ، و هنگامی که کورتیکوتروپین رها می شود در توانایی سیناپس ها در برقراری ارتباط و جمع آوری خاطرات دخالت می کند: یعنی یادگیری. مولکول استرس در حقیقت ساختارهایی را که به ما امکان یادگیری چیزهای جدید را می دهد از بین می برد و ساختارها فقط در صورت از بین بردن هورمون استرس دوباره رشد می کنند.

معمولاً ، در صورت ناپدید شدن استرس ، پاسخهای استرس ما از بین می رود. اما اگر این استرس زا از بین نرود ، بدن ما با انتشار کورتیزول به شکلی متفاوت واکنش نشان می دهد. کورتیزول به جای سرکوب هر فوریتی که برای بقا فوری ما حیاتی محسوب نمی شود ، انگیزه ما را افزایش می دهد. متأسفانه انگیزه ما برای خوردن غذا نیز افزایش می یابد و هر چه سطح کورتیزول بالاتر می رود ، انگیزه بیشتری پیدا می کنیم.

 

حتی وقتی کورتیزول ما را به سمت غذا سوق می دهد ، مشخص شده است که ما (یعنی زنان مورسو نسبت به آقایان) تمایل داریم به انواع خاصی از مواد غذایی متوسل شویم. ما آنها را غذاهای راحتی می نامیم ، و آنهاهایی هستند که معمولاً از نظر چربی و قند زیاد هستند. از نظر بیولوژیکی ، غذای راحت دقیقاً همین است. هاروارد اظهار داشت غذاهای پر چربی و قند در واقع بر روی مغز عمل می کنند تا برخی از بدترین احساس استرس را خنثی کنند ، امداد رسانی را فقط موقت انجام می دهد. در سال 2007 ، یک مطالعه بریتانیایی همچنین نشان داد که تمایل ما به غذا خوردن و افزایش وزن هنگام استرس ، توسط فرد نیز متفاوت است ، زیرا افرادی که کورتیزول بیشتری تولید می کنند ، بیشتر دچار استرس می شوند. درنهایت ، استرس طولانی مدت باعث می شود که ما به دنبال تسکین در رابطه با مواد غذایی باشیم ، و این ترکیبات را در افزایش وزن قرار دهیم - به ویژه هنگامی که با سایر اثرات استرس همراه باشید ، مانند عدم علاقه به ورزش ، بی خوابی و تمایل به نوشیدن الکل بیشتر در هنگام کار. بخور.

 

همه آه می کشیم و در واقع مرتب تر از آنچه فکر می کنیم انجام می دهیم (شما در واقع خواندن این بخش چند بار آن را انجام می دهید). دانشمندان می دانند که برخی از حالات عاطفی ، مانند استرس ، باعث می شود که ما بیشتر اوقات آه بزنیم ... آنها فقط مطمئن نیستند که چرا.

 

در سال 2016 ، محققان دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد قدم بزرگی در رمزگشایی برداشتند که چرا ما به عنوان بخشی از تنفس منظم آه می شویم. تخمین زده می شود که ما در هر ساعت حدود ده بار آه می خوریم و معمولاً نمی دانیم که این کار را انجام می دهیم. آنها دریافتند که این همه مربوط به کیسه های ریز است که سطح ریه های ما را خط می کند ، به نام آلوئولی. این کیسه ها میزان جذب اکسیژن و آزاد شدن دی اکسید کربن را کنترل می کنند و بعضی اوقات آنها به هم می خورند. آه کیسه ها را بازتولید می کند ، و همه چیز را در صورت لزوم حرکت می دهد. این یک کارکرد بیولوژیکی اساسی است که به مجموعه ای از نورون ها و پپتیدها در مغز مرتبط است ، و علم نشان می دهد که بدون آه کشیدن ، ریه های ما به آرامی به طور کامل فرو می ریزند ... اما آنچه هنوز آنها نمی دانند این است که چرا مردم هنگام استرس بیشتر آه می کشند. .

 

نویسندگان این مطالعه این پیوند را تأیید می کنند ، و آنها همچنین بیان می کنند که این امر می تواند ارتباطی با انتشار مغز نوروپپتیدها داشته باشد که باعث ایجاد نه تنها رها شدن احساسی ، بلکه دستگاه تنفسی نیز می شود. آنها مطمئن نیستند ، اما آنها می گویند که بین سطح استرس بالا و آه های مکرر ارتباط مستقیمی وجود دارد.